به گزارش کودک پرس دکتر رفتن و دارو خوردن حتی برای بزرگسالان هم یک تجربه تلخ و نامطبوع است چه برسد به بچهها. در شرایطی که کودک مریض است و باید دارو بخورد والدین بدجوری به دردسر میافتند که داروهایش را به مقدار کافی و به موقع به او بخورانند. ناراحتی و مشکلات مریض شدن بچه یک طرف دردسرهای دارو دادن و معاینه توسط پزشک هم طرف دیگر. دکتر منصور بهرامی، روانشناس و عضو ارشد انجمن بینالمللی تحلیل رفتار متقابل، درباره دلایل ترس بچهها از دکتر و دارو و راهحلهای این مشکل میگوید.
کودک را از آمپول و پزشک نترسانید
وقتی درباره دارو خوردن کودکان صبحت میکنیم باید سن کودک را در نظر بگیریم. اصولا کودکان نسبت به چیزی که به آن عادت ندارند و جزو برنامههایشان نیست، مقاومت نشان میدهند. آنها واکنشهای تندی هنگام تزریقات و خوردن داروها اعم شربت، قرص و قطره از خود نشان میدهند. گاهی اوقات دلیل دارو نخوردن کودکان، تهدیدهای والدین و ترساندن او از پزشک و آمپول است؛ مثلا جملاتی مانند «اگر این کار را انجام دهی میبریمت پیش دکتر تا بهت آمپول بزنه» نتایج سویی دارد.
این نوع رفتارها باعث واکنش منفی از سوی بچهها میشود. به هر حال دارو خوشمزه نیست و حتی اگر هم خوشمزه باشد چون کودک این مزه را حس نکرده، نسبت به آن احساس خوشایندی ندارد و واکنش نشان میدهد. بهخصوص اگر دارو تلخ باشد این واکنشها شدیدتر میشود. زمانی که کودک دارو میخورد باید دید در چه شرایطی است. به احتمال زیاد، بیمار است که نیاز به خوردن دارو پیدا کرده است. هر فرد بزرگسالی هم که بیمار باشد، بیقرار میشود و این بیقراری روی روح و روان او تاثیر میگذارد.
معمولا کسی که بیمار است بیاشتها میشود و علاقهای به دارو، غذا یا نوشیدنی ندارد. چه برسد به اینکه کودک هم باشد. در این شرایط قرار است کودک یک ماده تلخی مانند قرص یا شربت هم بخورد، طبیعی است که واکنش منفی از خود نشان دهد.
چگونه با کودک رفتار کنیم؟
برای اینکه ترس کودک از پزشک، آمپول و دارو بریزد و یا اصلا دچار این ترس نشود، باید در رفتار و گفتار خود با او در مورد موضوعهای مختلف دقت زیادی داشته باشید و البته بعضی ملاحظات را هم در نظر بگیرید:
فضای مطب باید طوری باشد که کودک از آن محیط که تعداد زیادی مریض آنجا نشسته، وحشت نکند.
مطب بعضی از متخصصهای اطفال، فضایی کودکانه، صمیمی و شاد دارد و حتی برای بچهها اسباببازی هم در نظر گرفته شده است. به علاوه اینکه ارتباط دوستانه و صحیحی با کودک برقرار میکنند. متخصص اطفال باید این موضوع را در نظر بگیرد که با یک کودک طرف است نه یک بزرگسال.
هرگز دارو را به زور به کودک ندهید. قرار دادن دارو به زور در دهان کودک باعث میشود او از خوردن دارو امتناع کند و ممکن است در آینده واکنشهای تندتری نشان دهد.
رفتار تند پزشک با کودک روی او تاثیر میگذارد و باعث میشود او نسبت به خوردن دارو واکنش نشان دهد.
پزشک را به عنوان یک راهنما یا مشاور معرفی کنید؛ نه اینکه کودک را از پزشک بترسانید. از پزشک لولو نسازید.
اگر داروی تلخی برای کودک تجویز شد آن را با نام دارو به او نخورانید؛ مثلا این جملات را به کار نبرید «اگر اذیت کنی دوباره پیش دکتر میرویم» یا « بیا دارو بخور، دکتر گفته.» باید شرایط بازی کردن را، برای کودک ایجاد کنید؛ مثلا مادر وانمود کند که یک قاشق از دارو را خورده و بعد آن را در اختیار کودک بگذارد، حتی میتوانید یک هدیه به عنوان تشویق به کودک بدهید و زمانی که پدر آمد، نگویید: «دارو را خورد». بهتر است گفته شود: «شربت خوشمزه را خوب خورد و من هم کمکش کردم و بسیار خوب است. حالا بابا تو هم بیا یک قاشق از این بخور.» و پدر وانمود کند که او هم یک قاشق از دارو را می خورد.
یکی از شیوههایی که میتوانید به کودک دارو بدهید، انحراف ذهن است. انحراف ذهن یعنی هنگامی که او سرگرم بازی است دارو را به دهانش بریزید. شما بارها دیدهاید بچهها زمانی که پمادی روی دستشان میمالید، واکنش نشان میدهند. باید اجازه دهید خودش به آرامی این کار را انجام دهد. اگر کودکی بتواند ساعت داروی خود را انتخاب کند و بخورد طبیعتا این مشکلات آسانتر میشود.
نکته: در بعضی از مدارس دبستان و مهدکودکها یک میز یا کمد قرار دارد که درون آن دارو قرار میدهند که برای بچهها استرسآور است.
دارو باید در زمان لازم به بچه تجویز شود. متاسفانه اکثر مادرها خودشان دارو به کودکان تجویز میکنند. همچنین بعضی از مادرها نسبت به دارو دادن به کودکانشان علاقه خاصی دارند؛ مثلا میگویند: « این داروی تقویتی برای جلوگیری از سرماخوردگیاش مناسب است.»
از جمله مسائلی که باید توجه کرد این است که کودک باید پزشک خودش را داشته باشد و پزشک اطفال باید خودش کودک باشد؛ یعنی اگر کودکی را نزد پزشکی بردید که نوع رفتارش کودکانه نیست و در قالب تشویق و بازی با یک کودک رفتار نمیکند بالطبع کودک واکنش نشان میدهد. پزشکی که متخصص اطفال است، باید نحوه رفتار با کودک را بداند و از آن برای معاینه و معالجه کودک بهره بگیرد. پزشکهایی که روشهای رفتار با کودکان را میدانند و اجرا میکنند، تعداد مراجعینشان بیشتر است و خودشان هم احساس لذت میکنند.
نخوردن دارو، ریشه درکودکی
بعضی از افراد بزرگسال هم نسبت به خوردن دارو واکنش نشان میدهند. میتوان گفت تمام این واکنشها از باورها و تجربیاتی که در دوران کودکی کسب کردهاند، نشات میگیرد. اگر والدین در دوران کودکی، به اجبار بچهای را نزد دکتر برده و به زور دارو به او داده باشند، این فرد از خوردن دارو حتی در بزرگسالی هم امتناع میکند.
از سوی دیگر بعضی از بزرگسالان دارو مصرف نمیکنند و به مطب پزشک هم نمیروند. این افراد متاسفانه اعتقادی به دارو و پزشک ندارند. فقط در مراحل حاد بیماری به پزشک مراجعه میکنند. این افراد حتی اگر نزد پزشک هم بروند از او میخواهند که حتیالامکان دارو ندهد. این نوع فرهنگها باید اصلاح شود و یک رابطه متعادلی بین کودکان، پزشک و افراد بزرگسال برقرار شود.
اگر خود والدین نسبت به دارو، آمپول، دکتر و دندانپزشک ترس و دلهره دارند، باید تلاش کنند که این احساس منفی خود را به فرزندشان منتقل نکنند و در حضور کودک خود واکنش بدی نسبت به این مسائل نشان ندهند. کودک با هوشیاری هر چه تمامتر این احساسها را درک می کند و الگو میگیرد.
منبع: مشرق نیوز
دیدگاهتان را بنویسید